“هوالمحجوب”
می دانی که در نوشیدنی ها، چای خیلی باب میلم نیست… اما در کنار تو که باشم دلم
می خواهد لبانم ، طعمِ چای دم شده به دست تو را بدهد و گوش هایم طنین صدای تو را
بگیرد… آنوقت می شود یک تکرارِ لذت بخش؛
من بنوشم و تو حرف بزنی
من بنوشم و تو حرف بزنی
من بنوشم و تو حرف بزنی
به گمانم “دوست داشتن” یعنی همین!