“هوالمحبوب”
سلام!
این اولین باره دارم تو پستِ وبلاگم سلام می کنم! برای خودم هم خیلی ملموس نیست اما
چون چند روز نبودم، بنظرم شروع مناسب را میشه فقط با سلام انجام داد :)
در این چند روز خدمت دوست- همان دوست 19 ساله- مهمان بودم، چند ساعتِ طولانی تا
مازندرانشون تو قطار بودم :) خیلی اذیت نشدم، بقول مادر چون دلی رفتی برای همین همه
چیز برات اسان آمد!
از همینجا از رفیق شفیقم برای این مهمان داری فوق العاده اش سپاسگزارم، حسابی زحمت
دادم بهشون…
جای دوستان دیده و نادیده خالی بود.
از شنبه استارت پست گذاری هام شروع میشه، جلیقه ضد گلوله تون را بپوشید که ان شاء الله
رگباری میخوام پست بذارم (نیش باز)
پ.ن: فردا عروسی درجه یک داریم :/ نرسیده باید کلی کار انجام بدم …