“هوالشافی”
مسیر را اشتباه امدم ، راه را بد انتخاب کردم . . .
جرات برگشت ندارم جرات رها کردن ندارم جرات از نو شروع کردن ندارم . . .
جرات ندارم بکوبم به دهن اشتباهاتم !
جرات ندارم بایستم مقابل کسایی که هر روز توی گوشم میخوندن این مسیر
که میری غلطه . . . جرات ندارم خودمو بسپارم دست انتخاب انها جرات ندارم. . .
دارم پودر میشم ، کم آوردم کم آوردم . . .
احساس میکنم این سرگیجه ها و ریزش مو بخاطر شروع فشار های روانی که
رومه . . .کاش انقدر تودار نبودم کاش یکیو داشتم بجای اینکه بهم الکی دلداری بده
راهنماییم میکرد .
وقتی علویان گفت نمون ،اینجا نمون وقتی توی کاروان با یه نگاه عجیب بهم خیره
شده بود . .. مطمءنم اگه زنگ بزنم بهم میگه برو . . . میترسم از شماتت بقیه
میترسم از اینکه اینهمه جلوی بقیه ایستادم و گفتم خوبه.
اگه این بشه میگن دیدی گفتم ماریا ، دیدی گفتم داری خودتو حیف میکنی
چیکار کنم خدا چیکار کنم دارم دیوونه میشم . . .
جلوی اشتباهت وایسا و ادامش نده..مهم خودتی، حرف دیگران مهم نیست. کاری کن که دلت راضی باشه و تووش اروم باشی..جلوی اشتباهتو بگیر دختر
_____
پاسخ قلم :
نميتونم ماهی نميتوووووونم