“هوالمحجوب”
میام ، می نویسم ، پاک میکنم .
غر میزنم ، حرف میزنم ، درد و دل میکنم .
بعد یهو میزنم همه رو داغون میکنم :)
این روزها خود درگیری نوشتاری پیدا کردم ، موضوعات همه به سرم در یک لحظه
هجوم میارند و باید همان لحظه بنویسم ولی وقتی در دسترسم نیست همه اشون
فرار میکنن ! در نتیجه میشه راکد موندن وبلاگم .
احساس میکنم مغزم از همه چیز خالی شده و نیاز دارم به مطالعه ازاد .
دیروز کتاب خریدم برای خودم :)
موریانه از : بزرگ علوی / روز اول قبر از : صادق چوبک / و دوست داشتنی ترین کتاب
مورد علاقه ام کلیات اشعار تُرکی شهریار :) دارم تلاش میکنم زبان تُرکی نوشتاری را
بتونم بخونم ، خدا رو شکر هم تا حدودی موفق بودم .
قبلترها پدر حیدر بابا را بهم یاد داد چطور بخونم . کسایی که نوشتاری زبان ترکی را دیدن
قطعا خبر دارن که چقدر خواندنش دشواره !
اما خب به لطف پدرجانم تا حدودی تونستم و فقط کمی گیر دارم . اما من میتونم :)
قطعا میتونم :)
کتاب بادبادک باز از : خالد حسینی را هم دانلود کردم تا بخونم ، توی کتاب فروشی کتابش را
دیدم ولی خب هزینه خیلی میزد بالا در نتیجه از خریدنش منصرف شدم .
خداروشکر pdf اش در اینترنت موجود بود ، دانلود شد :) لینک دانلود را در کتاب خانه ی من
میذارم اگر تمایل داشتید بخوانید . . .
پ.ن : این پست صرفا به منظور نشان دادن علائم حیاتی نویسنده وبلاگ بود . . .