نظر از: مهدی [عضو]

مهدی

شرمنده رک نوشتم، مث این که بد هم نوشتم!
از این نظر، نظرمو نوشتم که خنده دار بود چون سر خودم هم اومده!!! امیدوارم سوء برداشت نکنید!

_______

پاسخ قلم :

دشمنتون شرمنده :)

نه اتفاقا رک بودن خوبه، ناراحت نشدم، ولی یک شرمساری خاصی درونم

موج زد :/ شاید بخاطر این کارهای نامناسبی که انجام دادم نه صرفا بخاطر

حرف شما. اتفاقا فوق العاده خوش حال میشم خواننده خاموش نباشید و

هر چیزی که دوست دارید بگيد :)

1396/01/24 @ 22:08

نظر از: مهدی [عضو]

مهدی

خواستم نظر ندم دیدم نمیشه!
معمولا پسرها از این کارها می کنن نه دخترا!
بچه که بودیم ما هم یکی دو بار رفتیم زنگ زدیم اما چون توی خواب سر ظهر این بلا سرم اومد و یکی زنگ زد و فرار کرد، من نرفتم کلا دیگه!

_______________

پاسخ قلم :

نظر دادید داغان کردید ما را که :/ کامنت دانی را برای گفتن گذاشتن راحت باشید !

ما جزءِ استثناها بودیم متاسفانه . . .

نه ما دم ظهر و بد موقع نمیزدیم بچه های خوبی بودیم :/

اصلا شرمنده شدم از کامنتتون !!! عرق شرم بر پیشانیمان نشست. . .

1396/01/24 @ 19:39


فرم در حال بارگذاری ...

 
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند تمام تراوشات ذهن آدمی را به نمایش بگذارد . . . من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم باشد که رستگار شوم :) ***************************************** آمدم برای نام و نان بنویسم . . . دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است که به نان و نام فروخته شود . ”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم" ***************************************** " کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !" **************************************** ((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد. در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید خواهد شد.)) *********************************** ارتباط با من: aznoon.ta.ghalam@gmail.com
دربِ دیگرِ وبلاگ
شمارنده