“هوالمحجوب”
سرم پر است از حرف.
چشم هایم پر از اشک.
قلبم لبریز از فریاد.
دست هایم تهی…
پاهایم سست!
چقدر این عاجزی منفور است وقتی هیچکدام از اینها نمی تواند ذره ای از حق تو دفاع کند!
موضوع: "روزمرگی"
“هوالمحبوب”
به نظرم بهتره توو بیوعه اون بزرگوارایی که با تیتر گنده نوشتن (فعال حقوق زنان) باید
نوشته می شد ( فعال قبح شکنی و دین زدایی از جامعه ی بشریت!)
بس که عزیزان دلم نهایت تلاششونُ می کنن تا هرچیزی که دین نهی کرده را گل و
بلبل و هر چی که دین امر کرده رو اَخ و پیف نشون بدن.
شما تصور کن خانم اومده در مورد خودارضایی مدح و منقبت نوشته! :/ خودارضایی!!!
+ کاری به خودشون ندارم. ولی اون آدم هایی که مثل گوسفند افتادن دنبال اینا برام قابل
هضم نیستن!
“هوالمحبوب”
می گفت تضمین نوشتن داشتنِ حالِ بده! که تو داریش. دیگه چه نیازی به پیر طریق هست؟!
می گفت حالا که کامت تلخه بنویس. وقت ش همین حالاست…
می گفت خیلی می گفت! خیلی زیاد. اما کی حرف کسی که خودش اهل عمل نیستُ گوش میده؟!
کدوم عاقلی تلخی وجودشُ میریزه تو کلمات تا کام بقیه رو از خوندنش زهر کنه؟!
+ آخ اگه می شد نوشت. می شد بدون سانسور نوشت. می شد داد زد. فریاد زد. می شد…
++ چشمام داغه اما بیخود کرده اشک بریزه! حوصله ی فین فین ندارم. :/
“هوالشافی”
من باز رسیدم به اون مرحله ای که از زمین و زمان متنفرم! حتی خودم…
+ چقدر دلم می خواد قید همه چی رو بزنم و برم. کاش شجاعت داشتم. کاش!
“هوالمحبوب”
آدمی اونجایی فرو میریزه که پدرش ازش بخواد براش دعا کنه!
+ خدای من، خدایی که در همه حال خیرت شامل ما میشه. باطنم رو مثل ظاهرم خوب
کن…
++ نشه روزی که جلو خلق زیبارو باشم و جلو خالق، روسیاه…
“هوالمحجوب”
دلگیرم، دلتنگم… و از همه بدتر مجبورم به دل کندن!
“هوالمحبوب”
مثال اگه بخوام بزنم!
باید برسم به حیوان سگ، هرچند که سگ هزاران بار شرف داره… اما وقتی با این حیوان
در حالت وحشی بودنش قرار میگیری. اولین کار اینه که به هیچ عنوان فرار نکنی. یعنی هر
آدم عاقلی میدونه که دویدن مساوی با چراغ سبز نشان دادن به سگی که به چشم طعمه
نگاهت می کنه.اما تا زمانی که بایستی و قدرت خودتو به رخش بکشی. سریع دمشو میذاره
رو کولش و میره.. قصه ما و آمریکا هم همینطوره! فرار کردن یا عکس العمل نشان ندادن
مساوی بود با چراغ سبز نشان دادن. یا بهتره بگم ایستادن و فریاد زدنه: بیا به من صدمه
بزن… تو قوی تر از منی.
+ خیلی ها گفتن انتقام مساویه با جنگ. خیلی ها وقتی شنیدن سپاه عین الاسد را زده
تو هول ولای این بودن که کی خبر اعلان جنگ به گوششون میرسه. خیلی ها بودن که
می گفتن الان ترامپ در حاله پختن حلوای ماست. باید گفت دیدید که با وجود زدن پایگاه
هیچ اتفاقی نیفتاد و نهایتا ترامپ با چندتا اراجیف فرمود تحریم ها بیشتر میشه! خب به
درک :))) والا ما دیگه با تحریما دوست شدیم نباشن اصلا اذیت میشیم!
