“هوالمحبوب”
انجام بعضی کارها همیشه توام با یک احساس همیشگیه. یکی از همین ها که هرچقدر
تکرار بشه حسش همونیه که از اول بوده، جمع کردن کتاب های درسی پاس شده س.
یه سرخوشی خاصی به آدم دست میده خلاص شدن از دستشون :)))
+ دیروز کتاب های این ترم جمع کردم و گذاشتم جایی که چشمم بهشون نخوره، باز هم
با مجموعه ای از کتاب ها روبرو شدم که برای چندمین بار از دیدنشون با تعجب از خودم
پرسیدم؛ چطور اینهمه رو خوندی؟!؟!؟