“هوالحبیب”
تيرماه عزیزم،
از آن روز که تمام شدی تا به آن روز که دوباره برایم شروع
شدی دل توی دلم نبود.
کاش حداقل سپاسگزار تمام این دل دل کردن ها بودی تا
حق مطلبِ اينهمه محبت از من به تو، ادا ميشد.
راستش را بخواهی نشدی، نشدی آنطور که باید برایم.
از تو توقعات بسیار داشتم، تو برایم خاص بودی مثل اینکه
من در تو پا به این دنیا گذاشته بودم.
خلاصه اش کنم از همین حالا از همین امشب که آخرین
شبِ در تو بودن را خواهم گذراند برای سالِ بعد برنامه ای
بهتر ا این که گذشت بچین.
اگر عمری بود قطعا محبتت را فراموش نخواهم کرد ولی اگر
نبودم و این دیدار آخرین ديدارمان بود تمام لبخند هايي
که برایت زده بودم را پس خواهم گرفت . همین
خودت میدانی برای هر لبخندم چقدر ارزش قائلم و چه تاوان ها
داده ام تا نگاه اش دارم.
ارادتمندت
ماریا :)