“هوالمحبوب”
دبیرستانی که بودیم همیشه و یا اکثرا در بوفه مدرسه
خوراک لوبیا فروخته می شد! از خدا که پنهان نیست از
شما چه پنهان اینجانب عاشق خوراک لوبیا هستم البته به
مرور این عشق کم تر شد و بیشتر به یک دوست داشتن گذرا
تبدیل شد ولی خب آنموقع ها کلی کیف میکردم و ميرفتم
میخریدم و با چه ولعی هم میخوردم البته خیلی هم
خوشطعم نبود ولی خب قابل تحمل بود.
حالا بعد از مدتها دلم هوای آن خوراک ها را کرده و از
صبح چپیده ام در مطبخ و انگار نه انگار که امتحانی است!
اوووه مدرستون چ های کلاس بوده من همیشه گرفتن سیب زمینی رو مینداختم گردن دوستام یبار که خودم رفتم جلو کبودم کردن هی رو سر هم میپریدیم :))))
_____
پاسخ قلم :
هاهاهاها، من معمولا خودم ميرفتم زیاد شلوغ نمیشد بوفه امون ولی خب زورم می آمد برم :))) مثل تو کسی نبود بره