“هوالمحجوب”
چندبار پیام پشت پیام که می خوام سفره عقد برای دوستم درست کنم نظر بده.
خلاصه بعد از کلی مکالمه و راهنمایی دادن همین دو روز پیش گفت برای عقد خودم بود!!! خدای
من شاهده خشکم زد وقتی گفت… انقدری که پرسیدم: جدی میگی؟!
بعد هم گفتم: چرا دروغ گفتی؟! قشنگ کلمه ی دروغ را اوردم تا بفهمه کارش چه اسمی داشت.
گفت اتفاقا وسطاش سوتی هم دادم تو متوجه نشدی! داشت دقیقا توجیه می کرد.
فقط یک جمله ی خشک و خالی مبارک باشه و خوشبخت بشی گفتم و تمام. اما شوک اون حرکت
باهام موند. این شخصیت ها برام قابل درک نیستن اصلا. زیاد هم دیدم متاسفانه. خیلی دوست
دارم دلیل اینکار را بدونم اما هربار طفره میرن و بدتر توجیه می کنن رفتارشون را.
+خیلی زشته با دروغ کارت را پیش ببری. خیلی خیلی زشته.
سلام
من هم هرچی ادم دور وبر میبینم چیزای خوبشون رو پنهان میکنن اما دائم غم و غصه هاشون رو پیشت میگن
خیلی زشته