“هوالقادر”
دلم می خواهد، صدای زنگِ دربِ خانه بلند شود .
دوان دوان با عجله درب خانه را باز کنم و با دیدن پستچی تعجب کنم!
پستچی نامم را به زبانش بیاورد و بسته ای به دستم بدهد . . .
با دقت بسته را نگاه کنم و ببینم فرستنده اش آشنایی دور و یا ناآشناییست
با سرعت بسته را باز کنم و کتابهایی که این چندوقت دلم میخواست
تهیه اشان کنم و بخوانم بنا به دلایلی نشده درونِ بسته باشد . . .
تصورش هم برایم شیرین است :)
منم عاشق بسته ام
پدر بزرگ برام همیشه میفرسته این بار برام عطر فرستاده بود :)))
درسته که اذیتش میکنم ولی از زیر زبانش کشیدم منو از همه نوه هاش بیشتر دوس داره :))##