ارسال شده در 30 دی 1399 توسط . . . ماریا . . . در روزمرگی
“هوالمحجوب”
خدایا!
اون لحظه ای که یه نفر در مورد یک فرد دیگه داره با سوز و گداز باهات درد و دل می کنه و
در آن واحد اون فردِ دیگه هم داره باهات حرف می زنه ولی توی حرف هاش حتی ذره ای اثر از
اون یه نفر نیست، خنده ت نمیگیره؟!
فرم در حال بارگذاری ...
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com