“هوالمحبوب”
بعضی از شخصیت ها هستند که با وجود گذشت مدت های مدید ، همچنان با دیدنشان
تلخیِ روز های گذشته یادآور می شود .
دیروز وقتی در خیابان دیدمش !
درست مثل همان لحظه دلم داغ دید . . .
هرچند بعد از دو سال بصورت مکتوب از رفتار و اشتباهش با من معذرت خواهی کرد .
ولی مگر می شد با آن معذرت خواهی آجرهای ریخته و شکسته را دوباره روی هم چیدو
همان دیوار صاف و قبلی را درست کرد ؟!
با دیدنش داغ دلم دوباره تازه شده بود . دلم می خواست بروم مقابلش و بگویم با آن
اشتباهت چه چیز گرانبهایی را از من گرفته است . . .
ولی مگر میشد چندین بار کسی را بخاطر یک اشتباه سرزنش کرد ؟!
خیابان ها را یکی پس از دیگری گز کردم ، با لبخند خواستم که آن تلخی را از خودم
دور کنم . تلخی که با گذشت ده سال همچنان لای دندانم جا خشک کرده است . . .
یه عده کاری میکنن و یه داغی رو دل میزارن یا کاری می کنن که نتونی به چیزی برسی و اون فراموش شدنی نیست