“هوالمحجوب”
وقتی تصویر فوت کردن شمع 60 سالگی اش را دیدم . ترس تمام وجودم را گرفت .
دلم می خواهد در اوج خداحافظی کنم . . .
از پیری می ترسم ، از اینکه در آن سن از گذشته ام راضی نباشم می ترسم . از اینکه چشمانم
باز شوند و صدای ناقوس مرگ به گوشهایم برسد می ترسم.
می ترسم به سنی برسم که کلی کار نکرده داشته باشم و قوای انجام دادنشان نباشد .