شبنامه- به شماره ی فراموشی
نظر از: تســـنیم [عضو]
حالا خودش نیست و پرچم فتح اش درست بر نقطه ی مرکزی قلبم بر جای مانده …
همیشه فکر می کردم فقط منم که اونو زنده به گور کردم و بیشتر وقت ها بر مزارش گل می برم و برایش فاتحه ای می خوانم … تازه این که چیزی نیست من واسش جشن تولد هم میگیرم کیک و کادو میخرم و دوباره فرداش به گور میسپارمش …
پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو]
:)
فرم در حال بارگذاری ...