نظر از: روشنک [بازدید کننده]

روشنک

زمانی که سوم راهنمایی بودم، اولین خواستگار در خونمون رو زد. اختلاف سنیمون خیلی زیاد بود و مخالفت ها هم زیاد. منم که چیزی نمیفهمیدم. اگه یه پیرمرد 90 ساله هم میومد، نه یک دل که صد دل عاشقش میشدم.

ولی این روزا به خودم میگم فلانی چطور از من که فقط سوم راهنمایی بودم خوشش اومده؟! دقیقا با همین درگیری ذهنی شما روبه رو ام.

1397/10/17 @ 04:10

پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو] 

نمی دونم واقعا! اما احساس می کنم این آدم ها کمی از نظر روان بیمار هستن و یا عقل درست، درمون ندارن

1397/10/28 @ 11:26

نظر از: مهدی [عضو]

مهدی

این که الان ازدواج نکنن آموزش می خواد نه قانون مجلس، مخصوصا الان که هزار کار مهمتر برای مجلس هستش و اصلا توجهی بهش نداره

1397/10/12 @ 16:27

پاسخ از: . . . ماریا . . . [عضو] 

از بس دیر تایید می کنم نظراتو یادم نمياد تو پست دقیقا چی نوشتم، بله درسته اين ها همه ش به آموزش و فرهنگ مرتبطه…

1397/10/28 @ 11:19


فرم در حال بارگذاری ...

 
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند تمام تراوشات ذهن آدمی را به نمایش بگذارد . . . من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم باشد که رستگار شوم :) ***************************************** آمدم برای نام و نان بنویسم . . . دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است که به نان و نام فروخته شود . ”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم" ***************************************** " کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !" **************************************** ((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد. در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید خواهد شد.)) *********************************** ارتباط با من: aznoon.ta.ghalam@gmail.com
دربِ دیگرِ وبلاگ
شمارنده