“هوالمحجوب”
دور خونه می گشت با زبان بچگی می گفت: فرید! فریــــد! کجایی؟!
همه متحیر منتظر وجود یک دوست خیالی جدید بودیم که با وارد شدن مادر دیدیم رفت طرفش
و گفت اینجایی! :/
کاشف به عمل آمدیم که داشتن مادرجانمان را صدا می کردن! لذا جای فریدا می فرمودن فرید!
نوه هم نوه های قدیم.
+ اعتراف می کنم خودمم هر از چندگاهی مادر را فریداجون صدا می کنم که البته از اونجایی که
کلا تبعیض قائل نیستم پدرمم هر ازچندگاهی با اسم کوچک صدا می کنم ؛) لذاباید گفت بچه م
بچه های قدیم… بعلــه اینطور.
:)