“هوالحبیب”
روز قبل اسم شخصی را آوردم و گفتم که فلان کارش خیلی خوب بود ، شخص مقابلم
سریع چهره اش متفاوت شد و با یکی حالتی “مثل دوست نداشتن و یا نفرت ” گفت
- فلانی ؟! اَه
پرسیدم چرا از او بدش می اید ، نتیجه ی گفت و گویم شد اینکه آن فرد یک اعتقاد یا
بهتر است بگویم دینِ دیگر دارد و بخاطر این موضوع علاقه ای به کارش ندارد .
راستش را بخواهید من خیلی با اعتقادات کسی کار ندارم نه اینکه بخواهم تایید کنم و
یا اینکه دموکراسی داشته باشم نه ! اما در برخورد با هرکس اول ازهمه فقط به چشم
یک انسان نگاه می کنم و اگر شخصی نیاز به کمکم داشت به ظاهر و اعتقاداتش نگاه
نمیکنم . به یاد ندارم دینم گفته باشد که فلانی که مثلا فلان مذهب دارد را از خودت
دور کن و دوست نداشته باش .
از نظر من شاخص ترین خصوصیت اسلام محبت و عشق ورزیدن به بنده های خداست
بدون در نظر گرفتن هیچ شرایط خاصی .
اما با تعصب بخاطر یک اعتقاد از کسی دوری کنیم و در عزلت خودمان بنشینیم
که چه !؟ که فلانی مثلا معتقد بر فلان چیز است ؟! خب آنوقت تعامل و ترویج تفکرات
من چه میشود . نمی شود که هر روز با کسی باشم که همه یک شکل هستیم و با یک
اعتقاد . آن وقت هیچ اندیشه ای بالا نمی رود ، تنها زمانی یک تفکر رشد پیدا میکند
که با تفاوتها رو برو بشود وگرنه فقط ورژنش هر از چندگاهی آپدیت میشود همین ،
اما هیچ وقت یک طرح نو را تجربه نخواهد کرد .
برای همین من دوستان زیادی دارم که هم شکل خودم نیستند . جالب هم اینجاست
که همین متفاوت ها اول از همه وقتی به مشکل بر میخورند به سراغ من می ایند نه
هم شکل های خودشان .
خلاصه اینکه به جای تعصب های بیجا می شود کمی انعطاف به خرج داد و در چهارچوب
خود با همان هایی که از نظرمان ناجور هستند -مثلا- ارتباط داشته باشیم تا حداقل
دیدشان نسبت به منِ نوعی تغییر کند .
اما در مورد دین و اعتقادات یک موضوعی که شدیدا فکر من را درگیر خود کرده است این
است که ؛
باور کنید در این زمان در این موقعیتی که هستید از هیچکس بالاتر نیستید
امکانش هست از همانی که شما بخاطر مذهب - منظور از مذهب و دین، همان اسلام
است ، امیدوارم منظورم را متوجه بشوید نمی خواهم اسم ببرم - و دینش یک نفرت
ریزی درونتان است با همان اعتقادش از شما پیشی گرفته باشد .
همان شخصی که من دیروز از آن صحبت کردم به نظرم آنقدر موفق بوده است که
محبت اعتقاداتش را با کارهایش در دل خیلی ها انداخته است و به نظرم کار ایشان به
مراتب از منی که در یکجا نشسته ام غره هستم در اعتقاد و دینم بالاتر باشد .
همیشه باید در اعتقادات به بالاتر از خود نگاه کرد نه اینکه به پایین تر نگاه کنیم و
مغرور شویم به خودمان .
” انسان هرچه جاهل تر ، متعصب تر . . .