“هوالمحبوب"
گاهی وقتها به این فکر میکنم که وقتی با مرگ روبرو بشم
چه عکس العملی انجام میدم، یعنی اگه بهم بگن چند وقت
ديگه میمیری چه کار میکنم!!!
یادمه اخرین مسافرتی که به جنوب داشتم، راننده اتوبوس
خیلی بد ميراند. انگار که تا ما را به رحمت الله علیه تبدیل
نکنه ول کن نبود تا جایی که هربار تو اتوبوس میشستم
اشهد میخوندم! یادمه برگشتنی بوران شده بود و برف
شدید میبارید و اصلا روبرو دیده نمیشد از شدت بوران از
طرفی هم شب بود و اون با سرعت ميراند، اونموقع اصلا
حالم خوب نبود و همش خواب ميرفتم تا چشمام و باز
میکردم وضعیت را میدیدم يه خدایا خودت رحم کن میگفتم
و اشهدمو میخوندم و دوباره چشم روی هم میذاشتم!
اون حس را هنوز هم که هنوزه ميتونم درکش کنم!!!
نظرات من کو؟
______
پاسخ قلم :
همینجاست :)))