“هوالمحجوب”
بی بهانه، بهانه ات را می گیرد. تو کمی خواسته ای، او اما بیشتر… دل ت خوش شده است
به یک کار. تماس می گیری، سیب سرخ می خواهی، مقوا، روبان های رنگارنگ، خودکارهای
رنگ و بارنگ حالا می ماند چند متن.
دو روز تمام متن ها را خودت بنویس، سیب سرخ بشوی دستمال کن پانچ کن. روبان کن
روی سرِ سیب ها…
حالا هم زیارت آل یاسین بخوان، عهد بخوان، فرج بخوان، سلامتی بخوان، به نیت تک تک
سیب های سرخت. تا تبرک بشوند و بعد برسند به دستِ کسانی که صدایشان می زند! و
اینطور می شوی یک وسیله، وسیله ای که فقط به دل اش میافتد کاری کند تا که دستی به
دستِ کسی برسد.
* با کمی تاخیر، آمدنش، بودنش، مبارکمان باشد…
** خدای من شاهد است چقدر دلم می خواست جای این چند روز مسافرت
جمکران بودم.