“هوالمحبوب”
هیچوقت علاقه ای به نمایشگاه کتاب رفتن نداشتم! یعنی به اندازه ی بعضی ها که روزشماری
می کنند تا نمایشگاه برگزار شود ذوقی نداشته و ندارم. در واقع اگر نیازی به فلان کتاب را داشته
باشم.آنقدر دسترسی به کتاب برایمان راحت شده که دیگر نیازی به دوندگی های نمایشگاه ندارم.
از طرفی هم آنقدر دوست دارم خرید کتاب را که همیشه ترس این دارم وارد نمایشگاه بشوم و
تمامِ حسابم را خالی کنم. تا این حد با دیدنِ کتاب سست می شوم!
همه ی اینها را گفتم که بگویم با دیدن تصاویر ، تعاریف و پست های وبلاگی که این روزها تب
و تاب نمایشگاه را گرفته اند. اینجانب هیچ حس خاصی نمی گیرم. فقط یک چیز از این نمایشگاه
درذهن دارم که آنهم گشتن در نمایشگاه همراه با شخص خاص است که متاسفانه یا خوشبختانه
این فانتزی ِ خاک برسر تا به حال محقق نشده!