“هوالمحبوب”
بعضی حرفها ، مثل نیش زنبور عسل می ماند ! حرفها در اوج حالِ بد سرازیر میشوند
درست مثل عصبانیت زنبور که نیش میزند ، بگویی مرده ای . . .
خُرد میشوی ، و نهایتا آب می شوی.
این حرفها را مگو ، هیچ جا حتی برای خودت ! مثل نُتِ مرگ می مانند تا از زبان
نواخته میشوند دلت طعم مرگ میگیرد !
اصلا همان بیت شعر :
سخنی كز سر راز ، زده در جانت چنگ ،
به لبت نيز، مگو
است / .
در نهایت نتیجه تمام حرفهایم می شود این :
درد خود را به دل چاه مگو
استخوان تو اگر آب كند آتش غم ـ
آب شو، « آه » مگو
خوبی؟
___________
پاسخ قلم :
شکررر :)