“هوالمحبوب"
بلاخره بعد از گشتن زیاد پالتوم پیدا شد
سال پیش هفت تیر که بودم يه پالتو چشمم را
گرفت و خریدمش زیادی شیکه!!!
دیروز که برای کلاس پوشیدمش نگاهای سنگین
خیلی حس کردم امروز تصمیم گرفتم بگردم پالتو
های ديگه ام را از بین لباس زمستانی ها در بیارم
یکیشو بپوشم هر چند این قرمز رنگش!!! با دکمه های
مشکی چهار دکمه ای :)))
ولی باز هم نسبت به این پالتو جدیده جلب توجه اش
کمتره پالتو سبزمم کهنه شده اونیکی کتی چهارخانه ام
هم بهم گشاد شده سفیده هم تنگ شده!!!
يه حسنی که دارم اينه که لباس هام اصلا خراب نمیشن
حتی الان مانتو اول دبیرستانم را دارم جالبیش اینجاست
که میپوشمش!!! البته چون با مد پیش نمیرفتم اینطور
شده وگرنه اگه با مد پیش ميرفتم حتما از چشمم
می افتادن.
باید این پالتو را بدم خشک شویی. . .
تا سه شنبه آماده بشه مادربزرگ ميگه ماریا بده خشک
شویی بعد از صفر بپوشش!!! کلا با رنگ قرمزش مشکل داره
مادرجون :))) اونموقع هم میپوشیدمش ميگفت خوبه ها
ولی چرا قرمز!!!!
برای ما هم سرمه ای بود سال آخر یهو عوض شد
____
پاسخ قلم :
عههههه پس هم دردیم :)))