“هوالمحبوب”

اینکه می گویند وقتی معطوف به یک امر میشوید تمام کائنات دست به دست هم می دهند

و یا همان - قانون جذب- حقیقت دارد.

روز قبل دراز به دراز روی مبل افتاده بودم و طبق معمول شازده داشت برایم سخنرانی می کرد

برای اینکه حداقل حرف زدن هايمان مفید باشد به او پیشنهاد دادم به زبان انگلیسی با هم

صحبت کنیم.  او هم پذیرفت.

تلخ ترین لحظه آن مکالمات این بود که کلمات از ذهنم پاک ميشد و گاهی مکث میکردم

و بین سطل های زباله مغزم دنبال کلمات مناسب میگشتم از همه بدتر این بود که به شازده

اجازه راهنمایی نمیدادم.

راستش تمام آن چند سال تلاش و  رفت، برگشت به آن محیط مقابل چشمانم رژه می رفت.

حالا با دیدن این آقا تمام تلخ کامی ها برايم دوباره احیا شد.

من واقعا علاقه مند بودم،  و متاسفانه استعدادش را داشتم.  همانطور که در لحظه های آخر

تازه یادش افتاده بود من استعداد دارم و می خواست مرا متقاعد کند که بمانم.

و من نه غرورم اجازه میداد، نه دلم می خواست دوباره ریختش را ببینم.

خیلی چیزها را از دست داده ام، ولی نميدانم چرا این یک مورد خیلی بد داغش بدلم مانده

اینکه از کودکی بروی کلاس و تمام لحظاتت پر باشد از یک چیز بعد یک دفعه از زندگیت

تهی شود مثل این می ماند یک عزيزت را از دست داده باشی.

کاش هيچوقت پا در آموزشگاه نمی گذاشتم کاش هيچوقت پیشنهاد لورا را قبول نمی کردم.

کاش هيچوقت انقدر در کلاس خودم را نشان نمیدادم و کاش هيچوقت مقابل اوانقدرسفت

و سخت نمی بودم تا برای تلافی همچين ضربه کاری بزند.

فالو ام کرد،  فالواش کردم دلم نمی خواهد مرا به ياد بیاورد. اصلا امکانش هست که بیاد

نیاورد، ان چهره نوجوان تا به حال خیلی تغییر کرده و پخته شده. . . 

آخرین بار کی بود دیدمش؟ ها!  چند سال قبل به طور اتفاقی از مقابلم می آمد سرم را چرخاندم

رو در رو نشوم. سلام و علیک نکنم.

آخ که چقدر با دیدنش داغ دلهایم تازه شد. کاش انقدر زمان داشتم تا زبان جدید یاد بگیرم

تابستان سال پیش کره ای کار کردم و الان دلم شدیدا می خواهد یک زبان را بصورت تخصصی

ادامه بدهم. مگر میشود با این حجم درس کاری کرد. . . 

احساس خستگی میکنم، این احساس هم بیشتر ازطرف  روحم که امروز پژمرده شد است.

حالا همین دقایق پیش بحث سرِ کلاس زبان بود. همه یادشان افتاده بود از او بپرسند الان چه

پایه ای را می خواند. تکالیفش را نوشته است یا نه!  همه چیز دست به دست هم داده اند تا دقم

بدهند.

دلم می خواهد های های گریه کنم.