“هوالمحبوب”
یکی از دوستان در مورد یس خوانی و بخت و ازدواج در پیجش نوشته بود .آمدم یادی
از همان یس خوانی بکنم .
قبلتر ها که سنگِ مزارِ جنابِ شیخ نخودکی از صحن انقلاب حذف نشده بود .
دوشیزه های مکرمه دور سنگِ ایشان می نشستند و یس می خواندند . داستان یس
هم بر این قرار است که مجردین ! حالا فرقی هم ندارد اقا یا خانم نیت همسر خوب
می فرمایند و بعد از نیت کنار مزار ایشان یک یس می خوانند و هدیه به روح ایشان
می کنند و بعد در منزل سی و نه یس دیگر می خوانند . به عبارتی برای رسیدن به همسر
مناسب و خوب 40 یس باید تقبل کنند .
یکی از مسافرت ها بودیم که من و سید وارد صحن انقلاب شدیم .
مثل همیشه خیلِ عظیمی از دوشیزه های مکرمه در حال یس خواندند بودند . با دیدن
آن تصویر من و سید انگشتری که در دست داشتیم را به دست چپ
-جایی که مخصوصِ نشان دادن مزدوج بودن است -انداختیم و پشت و رو کردیم تا
قسمت رکابی که شبیه حلقه بود به رو بیافتد .
خلاصه اینکه این دست چپ را روی چانه به طوری که کاملا مشخص شود می گذاشتیم
و مقابل آن دخترکان با نیشی باز می گذشتیم و هر ازگاهی هم با نگاهی ترحم آمیز به آنها
خیره می شدیم ! خیره که چه عرض کنم می ایستادیم تا قشنگ متوجه موضوع بشوند .
خانم ها سریع این موارد را متوجه می شوند .
خلاصه اینکه در طی تخلیه امراض خود قهقهه هایی هم میزدیم و سرخوشانه میرفتیم
پی کارمان .
گاهی هم عذاب وجدانی سراغمان می آمد و طلب استغفار می کردیم و از خداوند
می خواستیم با این شوخی بختمان بسته نشود !
به نظر من اصلا دلیل اصلی اینکه سنگ مزار برداشته شد همین باشد . تصویر خیلی
زشتی داشت آن تجمع . اگر بنابر بر یس خواندن است شما در ده قدمی و یا حتی
صد قدمی هم می نشستید به روح ایشان می رسید از طرفی هم مقابل امام هشتم
باشید و حاجات خود را از دیگری طلب کنید !!!! برای ما یعنی من و سید خیلی سنگین
می آمد این مطلب.
پ.ن: جنابِ شیخ نخودکی شخصیت بسیار والایی داشتند با یک سرچ از زندگی نامه
ایشان بهره مند شوید.
پ.ن2: این داستان دخترکان بد !