“هوالمحبوب”
حرف کشیده شد به سمتِ زنِ دوم، و اینکه اگر مردی زن دوم بگیرد مشکل از آقاست یا خانم!
و اصلا آیا صیغه موقت بد است یا خوب؟!
چند نفر معتقد بودن زن مقصر است چند نفر هم آقا را مقصر می دانند.
یک نکته جالبی که در زن دوم وجود داره این است که تا می شنویم فلانی زن دوم گرفته و یا
به عبارتی تجدید فراش کرده انگشت اتهام به سمت زن اول میگیریم. و شدیدا پافشاری می کنیم
که حتما زن اول کم کاری کرده که مرد رفته سراغ زنی دیگری. به نظرم اين کمی بی انصافی است
شاید از ده مورد نهایتا چهارمورد و یا اصلا پنج مورد زن اول کم کاری کرده باشد.
و نکته ديگه اینکه اگر بنا به اين است. همانطور که یک مرد نیاز های خودش را از زن طلب دارد
و اگر زن تابع نباشه و تمکین نکنه مرد اجازه رفتن سراغ زن دیگری دارد. پس زن هم که نیازهای
عاطفیش درست مثل همون نیاز آقا اهمیت داره براش برطرف نشد بره سراغ دیگری!
فکر کنم بد توضیح دادم. من ميگم همانطور که مرد حقی به گردن زن دارد زن هم داره!
منتهی به خاطر عفتی که در زن هست سکوت میکنه ولی مرد نه! چون موضع قدرت داره
اجازه را به خودش میده که بره… و هزار آسیب به زن اول ميزنه که چی بشه؟! که نیازی برآورده
بشه؟!
نیازی که اگر مشکل خانم هست میشه باهزاران چیز درمان بشه و روال طبیعی را پیش بگیره.
کاش بجای اینکه مرد تو خفا بره کار خودش را بکنه. یکبار اصلا چندبار با همسرش صحبت کنه
اگر که نيازش را برطرف نمیکنه بهش بگه! چه اشکالی داره زن بدونه همسرش از او ناراضی است
قطعا زن برای حفظ زندگی خودش به تلاطم میافته و تلاش می کنه تا این نقص را برطرف کنه.
این یک بعد از رفتن به سراغ زن دیگری است. اما جالب اینجاست که یک مورد بود
زن اول را مجاب می کرد که آرایش کند تیپ آن چنان بزنه حجاب نداشته باشه
از طرفی رفته زن دوم گرفته کاملا برعکس این خانم! محجبه چادری!!!!
تضاد تا این حد! پس نميشه کلا قضیه را از نظر جنسی نگاه کرد. نباید فقط گفت زن مقصر بوده.
بعضی از آقایان هم هستن موقع انجام کار رضای خدا را ميارن وسط، خب اگه جناب عالی رضای
خدا را در نظر داری برو خانمی را بگیر که بچه داره، بیوه است سرپرست نیاز داره نه اینکه بری
سراغ خانمی که….
بگذریم. درسته اين امر حلال خداست و نميشه با حکم خدا جنگید. ولی سواستفاده از این حکم
انقدر بیش از حد شده که…
در مورد صیغه موقت. از نظر من کاش صیغه موقت بین ما و جوانها عرف ميشد!
جوانها به جای اینکه روابط نامشروع داشته باشند صیغه می کردند اما یکی از دوستان
گفت ایرانی ها جنبه ندارند. فردا روزی اگر این امر عادی بشود نمی شودجوانها را جمع
کرد. اگربچه دار بشوند آن بچه ها سرنوشتشان چه میشود و…
بنظر من در هر شرایطی در هر موقعیتی حتی اگر جمع کردن ممکن نباشد بهتر از این
است که جوان ها حرام انجام بدن! در صورتی که خدا دست را باز گذاشته.
انقدر صیغه در جمع ما امری زشت دیده شده که ما با حالتی متعصبانه سریع ردش می کنیم.
از طرفی هم قرار نیست همه ی جوان ها بروند پی صیغه کردن. تنها کسانی میرن که موقعیت
خاصی دارند و اگر اینکار را نکنند به گناه میافتند. چه اشکالی دارد؟!
چرا ما آنقدر حلال خدا را زشت نشون میدیم؟! یعنی حاضريم جوانمون با یک نامحرم
حرام انجام بده که چی که نميشه جمعشون کرد؟! که جنبه نیست؟!
اصلا قابل تصور نیست. امروز روابط نامشروع فوق العاده زیاد شده! قابل انکار نیست
اما اگر صیغه بود اگر شرعی جلو ميرفت این وضعیت اسفناک پیش می آمد؟! …
پ.ن: فعلا تا همينجا باشه، بعدا دوباره ميام رو منبر :)
پ.ن2: لازم به ذکر است که آقایی ميتونه چند زن بگیره که عدالت را بین همه زن ها
رعایت کند! :) که اونم از هزارتا چندتا تک دونه بتونن انجام بدن