“هوالشافی”
خیلی بده هوس کشمش بکنی و بری کشمش برداری و ببینی کشمش کرم افتاده مادرت نباشه
و زنگ بزنی به خواهرت تا ازش راهنمایی بخوای ! خواهرت بگه حالا کرم افتاده که افتاده چرا
بغض کردی ! اشکات گوله گوله بیخود بریزن و بگی حیف شد اسراف شد !
بعد بشینی دونه دونه کرم هایی که ازشون متنفری را جدا کنی و بعدترش بدونی که اصلا
اینکارفایده نداره و حتی اگه از کرم پاک هم بشه دیگه ازش استفاده نمیکنی درست مثل قالی
دوست داشتنی بچگی هات که یک بار دیده بودی توی تراس روش گربه نشسته بود و دیگه
هیچ وقت ازش استفاده نکردی !!!
بعدش با اعصاب خورد یه کاسه پر بادام بشکونی وکف دستت از زوری که بهش آورده شده
سرخ شده باشه و درد کنه و . . .
بعد بری از فریزر چیزی برداری اون چیز چسبیده باشه به کف قفسه و هرچقدر زور بزنی
نتونی و کف دستی که بخاطر شکستن سرخ شده و درد میکنهبا فشارای که به اون چیز برای
کنده شدنش وارد میکردی شدید درد بگیره و
از ضعیف بودن خودت گریه ات بگیره و همونجا کف آشپرخانه بشینی و زار بزنی !!!
فقط میتونم بگم خداروشکر که کسی نبود این رفتارهای عجیب را ازم ببینه !!!!
*
خدایا الان نه !
الان وقت این ضعیف شدنا نیست الان وقتِ این لوس بازی ها نیست . لطفا لطفا . . .
این ماه باید قوی باشم . کمکم کن . . .