“هوالمحجوب” پشت آن تپه ی همیشه سبز.. دقیقا مرکز مسیرِ آدم رو.. (!) سمت راستِ همان منبع آبی که خراب کاری ها را تمیز می کرد. چند درخت کنار هم نشسته و همیشه منتظرِ همهمه!. جیغ، فریاد، زبان درازی، خنده، حتی دعوا… کوله بارِ جمعی بود که سرِ ظهر،… بیشتر »
کلید واژه: "کودکی"
“هوالمحبوب” وقتی خواهر و برادر بزرگتر از خودت داشته باشی طبعا اگر شیطان و بازیگوش هم باشی خیلی زودتر از زمانی که باید دنیاهای جدید را فتح می کنی . من هم از این جمله افراد بودم که با وجود منع شدن ها با شیطنت و بازیگوشی وارد دنیای… بیشتر »