“هوالمحبوب”
گفته بود کتابهایش از جانش هم برایش با اهمیت تر است.
دو کتاب برایم امانت آورد اولین بار بود از صادق هدایت میخواندم اصلا اصرار خودش بود
که آن ها را بخوانم و نظرم را بدهم.
بخاطر حساسیتش و امانت داریم کتابهایش را لای روزنامه پیچیدم و در کیف گذاشتم تا
مبادا برگی از کتاب تا بخورد و بشکند و یا روی جلدش خطی بيافتد.
دو هفته بعد از این امانت داری کتابی را ازم قرض گرفت.
وقتی برگرداند معذرت خواهی کرد و گفت کتاب از دستش افتاده و جلدش کاملا کنده
شده بعد خندید و گفت حواسش نبوده و برادر کوچکش خط خطی اش کرده!!!!
معذرتخواهی اش را پذیرفتم اما!ببهتر نیست هر چیزی را که برای خودمان اهمیت دارد
نسبت به دیگران هم همینطور باشد؟!
دوست داشتم بگویم برای من هم کتابهایم مهم ترین دارایی ام هستند. شما که هنگام امانت
دادن تذکرِ مراقبت از کتابهایت را میدهی لااقل خودت هم در ایفای این نقش امانت داری
خوب باش. . .
از این آدما زیادن!
خدا نکنه ازت چیزی بگیرن…همیشه دفعه دومی هس که نوبت قرض ندادنه!
_____
پاسخ قلم :
بله متاسفانه خیلی زيادن، من تو این يه مورد شدیدا زخم خورده ام از آنجایی که خودم حساسیت دارم تو امانتداری
این اتفاق که برام میافته بی اندازه ناراحت میشم.