“هوالمحبوب”
یک عکس بود تو پیج اشون، از همین کافه ی جدیدی که کشف کرده بودیم. تصویر سرویس
آبجو بود. با فرستادن اون عکس به من، خیلی ناراحت شدم و گفتم دیگه نمی رم آنجا!
دوست اما برخلاف من سریع تو دایرکت پیام داد و نوشت دلش نمی خواد ان محیط قشنگ
با این چیزها خراب بشه و پلمپ بشه در انتها هم نوشته بود روزی حلال برکت داره، ان شاء الله
برای شما هم پربرکت باشه.
داشتم به این فکر می کردم چقدر خوبه که دوست حرفش را می زنه! به نظرم این بخاطر برونگرا
بودنش باشه و من همچنان از این درونگرایی دارم ضربه می خورم.
بعد از اینکه این پیام ها فرستاده شد سریع همان آقای موفرفری جوابش را داد و نوشت که ان
نوشیدنی بدون الکل و مارک حلال هم روش هست، کلی تشکر کرد بابت این توجه دوست و…
الان اینجا دو شخصیت وجود داره :
1- یکی من که سریع بدون هیچ پرسش و پاسخی تصمیم گرفتم دیگه آن کافه نرم!
2- یکی دوست که در کنار تصمیم گیری تذکرش را کاملا دوستانه دادو در انتها یادآوری روزی حلال
کرد. به عبارتی همان امر به معروف خودمان!
از نظر من دومی خیلی پسندیده ترِ ، راستش متاسفم برای خودم . و احساس می کنم خیلی
بی رگ و بی بخار شدم. یاد بگیریم که حرف بزنیم و بجای سریع عکس العمل نشان دادن با یک
زبان نرم همه چیز را حل کنیم. گاهی وقتها و اصلا بیشتر وقتها همه چیز سوء تفاهمِ و این ما
هستیم که بزرگش می کنیم و گره ها را محکم می کنیم. از حرف زدن نترسیم.