“هوالمحبوب”
می دونی؟! خیلی سخته عطش داشته باشی، تشنگی از پا درت بیاره و آب،
درست مقابلت باشه اما نتونی بنوشیش!
+ خدا کنه کسی به این درد دچار نشه…
موضوع: "دلتنگ نامه"
“هوالحبیب”
امیدی بود که کرونا ازمون گرفت…
+ بی تو آوار شدم!
“هوالمحجوب”
اوایل که همه غُر و دلتنگی بغل کردن و دست دادن داشتن با خودم می گفتم چقدر لوس!
چند صباحی دست و بغل نباشه، مرگ که نیست!
اما حالا خودم…
دلم برای بوسیدن پیشونی مام بزرگه تنگ شده
برای بغل کردن محکم مامان و گرفتن دستاش
برای پیشونی رو پیشونی گذاشتن بابا
برای ماچ بارون کردن بچه ها
چه موجودات عجیبی هستیم. حتی ذره بینی ترین تماس های عادی بدنی هم برای حیاتمون
لازمه…
“هوالمحجوب”
این دل هربار به هم می پیچه و مچاله میشه. هربار خسته و آزرده میشه
روضه علی اکبر براش پخش می کنمُ وسط هر قطره اشکی که سرازیر میشه
به دنبال معجزه می گردم!
“هوالشافی”
من باز رسیدم به اون مرحله ای که از زمین و زمان متنفرم! حتی خودم…
+ چقدر دلم می خواد قید همه چی رو بزنم و برم. کاش شجاعت داشتم. کاش!
“هوالمحبوب”
آدمی اونجایی فرو میریزه که پدرش ازش بخواد براش دعا کنه!
+ خدای من، خدایی که در همه حال خیرت شامل ما میشه. باطنم رو مثل ظاهرم خوب
کن…
++ نشه روزی که جلو خلق زیبارو باشم و جلو خالق، روسیاه…
“هوالمحبوب”
کشته شدن تلخ نیست! تلخ مردن است… ساده رفتن است… انگار نه انگار بودن است.
***
خیلی وقت بود اینطور دلم از دنیا نگرفته بود.
***
یک چیزهایی از همان اول روشن است، رفتن این بزرگوار هم مشخص بودفقط زمانش
معلوم نبود که حالا معلوم شد!
مصداق همان “حیف بود عادی بری”
***
یک چیزی خیلی واضحه! اون هم اینکه زندگی بعد از شماها برای ما سخت میشه خیلی
سخت…
***
پ.ن: خدا صبر بده به خانواده شون…
