“هوالحبیب”
پناهم باش…
+ بزار سایه ت همیشه سرم باشه!
++ امسال خیلی معدود چای روضه قسمتم شد.
+++ ی پسره بود تو محله ی قدیمی اطراف حرم سمت باب الجواد، هر شب بساط چای
عراقی پهن می کرد. منم کلی می کوبیدم می رفتم پیشش تا عطر اسپندهایی که برای
عزادارها دود می کردو بگیرم و در کنارش هم چای عراقی بنوشم!