“هوالمحجوب”
جعبه اسناد خالی بود
داشتم کمد را زیر و رو میکردم ، دنبال سندِ خانه بودم . . .
در پیچ و تاب کمد بودم که با این مواجه شدم :
گوشواره طفولیتم تا پنج سالگی :)
قدیمی اند ، اگر یک سال دیگر پر بشود می توان گفت برای بیست سالِ پیش اند .
برشان داشتم و باذوق هرکسی که در خانه بود می دویدم سراغش و میگفتم ببین
گوشواره بچگی هایم را !