“هوالمحبوب”
می گفت :
((من هرچه را که بخواهم مینویسم و در شب قدر لای قرآن می گذارم .
تا سالِ بعد هرچه که خواسته بودم برآورده می شود هرچه ! چیزهایی را می نوشتم که
برآورده شدنش معجزه بود .))
انگار با این برآورده کردن ها خدا هم میخواست آن پلِ باریکِ ارتباطِ تو با خودش از بین نرود.
پ.ن1: راستی در بلادِ کفر هنوز هم قرآنی به همراهت هست ، برای برآوردن حاجاتت ؟!
پ.ن2: کاش پاککُنی برای پاک کردنِ چند خاطره اختراع میشد .