“هوالحبیب”
” ای من به فدای چشم های تیله ای رنگ زیبایت
- که با هر خاطره ی بازگو شده چندین بار پر و خالی شد -
نامبرده کشته مرده ی زمان هایی است که تو با آن چشم ها زُل میزنی به او و گوش
هایش را با صدایت ناز و نوازش میدهی . . .
پ.ن: یادمان باشد روزی خودمان هم پیر خواهیم شد . برای قرض دادن گوشها برای
شنیدن هیچکس نمرده است :) به همین قبله ! والله .
حیف که میگذره….