“هوالمحبوب”
در مغازه به خریدن بقیه دقت میکردم !
همه با عجله همانجا خرید میکردند و در مغازه هم کاغذ کادویی انتخاب میکردند
مغازه دار هم خیلی ساده کادو میکرد و تحویلشان میداد .
با خودم فکر میکردم که چقدر هدیه خریدن و چطور دادنش برایم مهم است .
من هیچوقت راضی نمی شوم هدیه ی کودکی را با کاغذ کادوی گل گلی بزرگانه
بپیچم!
و یا با عجله چیزی را بخرم که باب میلم نباشد .
کادوپیچ شدن هدیه برایم خیلی مهم تر از هدیه اس !
هیچقوت هدیه هایم بدون روبان و پاپیون داده نمیشود حتی گاهی اگر وقت باشد
خودم جعبه کادو درست میکنم و یا چیزهای تزیینی رویش میچسبانم !
برای همین همه همیشه هدیه هایم را در بین هدیه ها تشخیص میدهند .
انگار که سبک کار خودم را داشته باشم.
بعضی ها میگویند کاغذ کادو پاره میشود و میرود چه دلیلی برای توجه است
ولی من دانه دانه چسب زدن ها و روبان پیچ کردن ها را با عشق انجام میدهم. . .
برایم مهم نیست آن کاغذ پاره پاره شود یا نگه دارندش ، مهم خودم هستم که با
تمام وجود هدیه را زیبا میکنم و میدهم .
این بیتفاوتی مردم در آن مغازه برایم عجیب بود . . .
خیلی عجیب . . .
:(اینم حرفیه :)
_____
پاسخ قلم :
:)