ارسال شده در 14 مهر 1397 توسط . . . ماریا . . . در دلتنگ نامه, روزمرگی
“هوالمحبوب” کل مسیر را پیاده رفتم، موش آب کشیده شدم. اما دلم نیامد ماشین بگیرم دلم نیامد چتر بگیرم نه اینکه باران به همون اندازه عزیزه، نه! فقط به این فکر می کردم شاید این آخرین بارانی باشه که می بینم! بیشتر »
"هوالمحبوب"
فقط یک قلم می تواند
تمام تراوشات ذهن آدمی
را به نمایش بگذارد . . .
من جوهر قلمم را خرج اینجا می کنم
باشد که رستگار شوم :)
*****************************************
آمدم برای نام و نان بنویسم . . .
دیدم قلم پاکتر و با ارزش تر از آن است
که به نان و نام فروخته شود .
”از نان به قلم رسیدم ، شدم از نون تا قلم"
*****************************************
" کپی برداری بدون اجازه نویسنده و ذکر منبع جایز نیست !"
****************************************
((توضیحات: به غیر از دست خط، همه ی نوشته های این
وبلاگ متعلق به نویسنده وبلاگ می باشد.
در صورت ثبت متنی نام نویسنده حتما قید
خواهد شد.))
***********************************
ارتباط با من:
aznoon.ta.ghalam@gmail.com