“هوالمحبوب” این شب ها که از حرم امام رضا مناجات شعبانیه پخش میشه، خلوتی حرم بدجور دلم آدم را می سوزونه! چند شبه همه ش خودمُ می بینم که تو خلوتی حرم دارم تو صحن ها می گردم و عطر حرم می بلعم… انگار آدم هرچقدر نسبت به چیزی پرهیز داشته… بیشتر »
کلید واژه: "دلتنگی"
“هوالمحجوب” روز اول رسیده و نرسیده اصرار داشت بریم پارک و باغ وحش! یک دفعه به سرم زد با همان لحن بی اندازه مهربانم قانع ش کنم که الان وقت ش نیست. با همان لبخند کش دار گفتم: - خاله جان! اول امام دوم امام سوم امام بعد پارک بعد باغ وحش! چشم… بیشتر »
“هوالمحبوب” گذر از مقابلِ آن چهارچوب تنها چند ثانیه بود، اما عطر استشمام شده از داخلِ آن برای یک قرن دلتنگ شدن کافی بود… بیشتر »
“هوالمحبوب” روی 19 گیر کرده، تاریخ گوشی همراهم را می گویم. حتی او هم برای تسلی دادن نمی رود روی 20 که یادم بیاورد. که 24 ساعت درد بی درمان دلتنگی را با هربار دیدنش تشدید کند. حتی تاریخ هم دل ش برایم به رحم آمد، اما تو! نه… +… بیشتر »
ارسال شده در 17 مهر 1397 توسط . . . ماریا . . . در دلتنگ نامه, روزمرگی, حضور من تا ظهور تو, عاشقانه هایم برای تو
“هوالمحبوب” و سه شنبه هایی که دلتنگ می شوی، هوای نیمکت همیشگی را داری، هوای با نگاه حرف زدن هوای بدونِ روضه اشک ریختن. هوای غُرهای ریزِ دلتنگی هایت. هوای جمکران. هوای نورهای سبزِ دلنواز. هوای مناره هایی که عِطر مسجدالنبی را دارند.… بیشتر »
“هوالمحبوب” کل مسیر را پیاده رفتم، موش آب کشیده شدم. اما دلم نیامد ماشین بگیرم دلم نیامد چتر بگیرم نه اینکه باران به همون اندازه عزیزه، نه! فقط به این فکر می کردم شاید این آخرین بارانی باشه که می بینم! بیشتر »
“هوالمحبوب” تمامِ آن روزهای پر تکاپو را به شوقِ این روزها گذارندم. گذراندم که برسم به این روز، اما… اما راستش نبود آنچه فکر می کردم. اگر بزرگی به قیمتِ از دست دادنِ شادی های کوچکِ تابستانه ام است نمی خواهم ش. با این همه اما دلم،… بیشتر »