“هوالمحبوب” داریم به اون شب تلخ نزدیک می شیم… همه ی ما عزادارِ از دستِ دادن یک عزیزیم. + … بیشتر »
کلید واژه: "داغ"
“هوالمحبوب” تا خود صبح عربده می کشید! تا خود صبح صدای های هایِ گریه هایش محل را برداشته بود. همان پسرِ جوانی که قُولدوری اش زبانزد دیگران بود. * باور نمی کرد که رفته است! ** تا خود صبح فکر کردم، چرا کسی نیست آرامش کند! *** تمامِ احساسش… بیشتر »
“هوالباقی” کاش هیچ مادر و پدری داغِ اولاد نبیند و هیچ اولادی داغِ این دو را… چه “کاشِ” نا معقولی! پ.ن1: موقع مرگ کسی همه برای خودشان گریه می کنند، گریه می کنند چون دیگر متوفی را نمی بینند دیگر کنارشان ندارند…… بیشتر »