“هوالمحبوب” اینکه به مرور با برداشتن زخم های مختلف از یک رابطه، یک دوستی، یک معاشرت دل می کنیم و میریم. شاید کار را برامون راحت تر کنه، ولی حقیقت اینه که دردِ هر زخم همراهمون میمونه و با یادآوری اون دوستی، رابطه، معاشرت همه ی اونها… بیشتر »
کلید واژه: "دوستی"
“هوالمحجوب” از دور دیدمش ، لبِ خندون با یک خانم دیگه داشتن می رفتن . تا انتهای آن کافه نشینی و صحبت با همنشینم فقط داشتم فکر میکردم که چرا انقدر با همه ی مسائل ساده کنار می آیم و حتی در روابط هم با وجود برخی سردی ها همچنان همراه هستم و… بیشتر »
“هوالحبیب” بی هوا دلم مینو خواست! پفکِ مینو. . . اینکه می گویم بی هوا به خاطر آن است که خیلی اهل این مدل خوردنی ها نيستم مگر اینکه هوس کنم مثل همین آخرین هوس. وقتی بازش کردم، یادش افتادم. عاشق پفک مینو بود، وقتی با هم بودیم اکثر وقتها… بیشتر »