“هوالمحبوب” رو بروی من، مقابل چشم هایم نشسته است. سکوت عادتش شده. اصلا تمام سکناتش جفت آن قدیمی های تخس است. لبخند می زنم. نمی فهمم حرف از کجا به بزرگی خدا می رسد. خم می شود عقب، تکیه می دهد. چشم هایش را ریز می کند. چهره ش به شکل بامزه… بیشتر »
کلید واژه: "رحمت خدا"
“هوالمحبوب” این نهایتِ بی انصافی ست که با وجود کریم الصفح بودن ش، باز هم دستِ ترسِ “بخشیده نشدن” را بگیریم و همراه خودمان از مجلس خارج شویم. کسی که می بخشد و در آخر به اصطلاح عامیانه ضرب المثل"شتر دیدی ندیدی” را به نحو… بیشتر »