“هوالمحبوب”
دلم می خواهد دستِ خودم را بگیرم. کشان کشان ببرم بازار…
خودم را قانع کنم که نیازی به این همه مراعات و … نیست!
کمی بریز و بپاش کن… آن عذاب وجدان لعنتی را از خودت دور
کن. به این فکر نکن برای این پول بدست آمده چقدر زحمت
کشیده اند. چقدر حرص خورده اند چقدر با ادم های دیگر سرو کله
زده اند . اصلا چقدر عمرشان را برای این چند اسکناس از دست
داده اند. آن روزهای مزخرف و گذشته را فراموش کن. دیگر زمان
برشکستگی پدر نیست. زمانِ حساب و کتاب ، برنامه ریختن برای
هر اسکناس نیست. برو حسابت را خالی کن. بعد هم اعلام کن
پولت تمام شده الساعه پول می ریزند به حسابت خیالت راحت…
- برو! هرچه دلت می خواهد خرید کن