“هوالمحبوب”
نمی دونم حکمت این حس و حال ها چیه… هر سال محرم قرعه به اسم یکی می خوره
امسال به اسم خانم. دلم تا روضه ی زینب میشنوه بی قرار میشه و چشم هام ناخواسته
شروع می کنن به ریختن.
دیروز وقتی بی قرار از جلوی بیمارستان زنگ زد بهم و گفت فقط من به ذهن ش رسیدم
تا باهام حرف بزنه و آروم بشه. تا خود شب روضه ی حضرت توی گوشم خونده شد و با
اشک قاطی شد.
+ میدونی؟! ما عادت داریم همه چیزمونُ گره بزنیم به اهل بیت…