“هوالخالق” دردانه صدایم کرد : خاله ماریا ا ا ا با همان لحنش گفتم بلهههه . . . فرمودند : نه بگو جااانِ خاله :/ ******* هر چه میخواست بخورد نصف میکرد و نصفی از آن من میشد و نصفی از آن خودش ! ****** هر چند دقیقه یکبار برایم شکلاتی می… بیشتر »