“هوالمحجوب”
برای خرید غذای گربه ها کمک مالی جمع می کرد. با خودم فکر می کردم همین حوالی
یعنی بچه ای نیست که کسی برای اون کمک مالی جمع کنه! شاید مبلغی که جمع آوری
شد خیلی قابل توجه نباشه، اما این مقدار از نظر ما قابل توجه نیست برای نیازمند هر
یک ریال هم یک ریال هست.
حیوان دوست بودن بی اندازه خوب است. خیلی زیاد. خود ما هم حیاط پشتی خانه مان
پنج تا گربه داریم که هرروزُ هرشب برایشان غذا می بریم. انقدری که روزبه روز به تعدادشان
اضافه می شود و نگرانیم همان حیاط نسبتا کوچکِ خانه تبدیل به نوانخانه گربه ها بشه!
اما نکته ای که تووی ذهنم جولان میده اینه: همه ی حیوانات اهلی نیستند و هر حیوانی
طبیعت خودش را داره. اون حیوان اگر مشکلی جسمی نداشته باشه می تونه نیازهای خودش
را رفع کنه و در حد نیاز ما هم کمک حال هستیم. اما همین چند کوچه آنورتر یک همنوع
برای یک تکه نان هم محتاجه آنوقت ما خدا تومان می دهیم که فلان خوراک گربه را بخریم
و بریزیم توی کوچه آن ها بیایند و بخورند، ما با لذت به کار خیر خودمان نگاه کنیم.
باز هم می گویم اصلا این رفتار را نقض نمی کنم. با وجود اینکه از گربه چندشم میشه ولی باز
هم ازشون مراقب کردم و شده بارها باهاشون هم غذا شدم. اما تو همین کار خوبِ نیک هم
باید تشخیص موضوع داده بشه. اهم و مهم مطرح بشه. با وجود گرسنگی همسایه من نگران
شکم حیوانی که میتونه گلیمش را از آب بکشه بیرون نباشم.
+ مثل این میمونه یک انسان در مقابل چشم ما جان بده و ما برای نجات یک حیوان بدویم.
++ هر کمک کوچک ما حتی به اندازه یک سوزن ثمره داره و ارزشمنده.
+++ ناراحت می شم از این رفتار.